مرتضی گودرزی
پدیدۀ ناخوشایند کرونا ویروس شاید قابل پیشبینی بود. مطابق تحقیقات اخیر در نشریۀ Nature ، شیوع این بیماری بهواسطۀ دستکاری ناخواسته در طبیعت است. نگرشی که به طبیعت در دائوئیسم وجود دارد به گفتمان زیر معنا میدهد. در دائویسم سنّتی منتسب به لائوزه و جوانگ زه، سه اصل بنیادی و اصیل وجود دارد که عبارتند از بیکنشی یا وو وی (Wuwei)، خودانگیختگی طبیعی یا زه ژان (Zi ran)؛ و هارمونی کیهانی یا هماهنگی زیست-اخلاقی (Tianren Heyi). مادامی که هماهنگی کیهانی گسسته نشده، هیچ امر نامطلوبی رخ نمیدهد. همۀ اجزای کاینات در مسیر طبیعی خود که همان راه دائو است، پیش میروند و خود انگیختگی طبیعیِ خویش را طی میکنند. در دیدگاه دائویی، طبیعت نه اخلاقی است و نه سنجیده و آگاهانه عمل میکند، اما طبیعت رام است، ولی اگر دستکاری شود، ویژگی آرامش خود را از دست میدهد؛ مانند آبی که در مسیر رود جاری است، اما اگر مانعی برایش ایجاد شود، طغیان و سیلاب را شاهدیم. برای حفظ حیات بهنحو مطلوب کافی است با طبیعت و مظاهر طبیعی به مثابه طبیعت برخورد کنیم و مانع اندیشه پردازی اومانیستی و نگرش تکنولوژیکی و علم گراییِ سودانگارانه شویم. بشر امروز باید به لائوزه گوش فرا دهد آنجا که میگوید:
«آیا میاندیشی که میتوانی طبیعت را در کنترل خویش درآوری و آن را بهبود بخشی؟
به باور من، این امر شدنی نیست.
طبیعت مقدس است
نمی توانی آن را بهبود بخشی
اگر بکوشی که آن را تغییر دهی، آن را خراب خواهی کرد
اگر سعی کنی تا آن را به چنگ آوری، آن را از کف خواهی داد.»
پژوهشگران امروزه میاندیشند آنچه که اینک میبینیم، در واقع همان تخریب تنوع زیستی است که شرایطی را برای ایحاد ویروسها و بیماریهای جدیدی مانند کووید ۱۹ فراهم میکنند که تأثیرات بهداشتی و اقتصادی ِ عمیقی را در سطح جهان در بر دارند. بدین جهت است که اینک رشتۀ جدیدی به نام سلامتیِ سیارهای پدید آمده که بر ارتباطات مشهود فزاینده میان بهزیستیِ انسانها، موجودات دیگر و همۀ اکوسیستمها تأکید دارد. ما به جنگلهای گرمسیری و دیگر چشماندازهای حیات وحش که پناهگاه بسیاری از گونههای حیوانات و گیاهان میباشند – و درون آن موجودات، تعداد زیادی از ویروسهای ناشناخته زیست میکنند، هجوم میآوریم. دیوید کوامن 2 نویسندۀ کتاب سرریز: عفونت های حیوانی و اپیدمی بعدی، اخیراً در نیویورک تایمز نوشت: «ما درختها را قطع میکنیم؛ حیوانات را میکشیم یا آنها را در قفس میکنیم و آنها را به بازارها میفرستیم. اکوسیستمها را از هم میگسلیم، و ویروسها را از میزبانهای طبیعیشان دور میکنیم. هنگامی که این اتفاق میافتد، آنها به میزبان جدیدی نیاز دارند که غالباً آن میزبان، ما هستیم.»
توماس گیلسپی 3 اکولو ژیست و استاد دانشگاه اموری آتلانتا، ضمن تحقیق بر روی بیماریهای اکوسیستمی معتقد است که ما اینک در بالای کوه یخی هستیم و باید منتظر پاتوژن های بیشتری باشیم. وی میگوید: «انسانها با کاستن از مرزهای طبیعی میان خودشان و حیوانات میزبان – که درونشان، ویروسها بهطور طبیعی زیست میکنند – شرایطی را برای گسترش بیماریها ایجاد میکنند». اکنون در همه جا، حیات وحش تحت فشار قرار گرفته است. وی میافزاید تغییرات عمدۀ چشمانداز باعث میشود حیوانات زیستگاههای خود را از دست بدهند، که بدان معنی است که گونههای حیوانات در کنار هم جمعیّت متراکمی را تشکیل دهند و همچنین تماس بیشتری با انسانها پیدا کنند. گونههایی که از این تغییرات محیطی و اقلیمی جان بهدر میبرند، اینک با حیوانات مختلف و با انسانها میآمیزند و اکوسیستم را تغییر میدهند. نابودی جنگلهای طبیعی و دستنخورده با هیزمشکنی، معدنسازی، جادهسازی، شهرسازی سریع و رشد فزایندۀ جمعیّت، انسانها را در ارتباط تنگاتنگ با حیات وحش قرار میدهد و خطر بیماری را افزایش میدهد.
شیوع کروناویروس در چین فراخوانی برای حفظ هماهنگی با طبیعت و محیط زیست بوده است. یعنی همان آموزۀ دائویی که حتی چین معاصر از آن دور شده بود. «رها کردن طبیعت در مسیر دائو یعنی عدم دستکاری طبیعت». گوهر فلسفۀ کنفوسیوس و لائوزه تنظیم زندگی اجتماعی بر مبنای اصلِ هماهنگی است. این فیلسوفان حیات انسانی را بهمنزلۀ یکی از اجزای تشکیل دهندۀ طبیعت در نظر میگرفتند و زندگیِ هماهنگ با آن را بهترین راه بقاء میدانستند. فرهنگ سنتی چین همچنین بر روابط انسانیِ هماهنگ تأکید داشت.
طبیعتگرایی و بیکنشی دو مفهوم مهم دائویسم محسوب میشوند. طبیعتگرایی براین امر تأکید دارد که همه چیز در جهان راه هستیِ خود را طی میکند: پرندگان در آسمان پرواز میکنند، ماهیها در آب شنا میکنند، ابرها در پهنۀ سپهر شناورند و گلها میشکفند.
تمام این پدیدهها بهطور طبیعی بدون اطاعت کردن از خواستِ آدمی رخ میدهند، و انسانها نباید تلاش کنند هیچ چیز طبیعی را تغییر دهند. بنابر این انسان ها باید از خواستۀ خود برای کنترل جهان دست بردارند و باید راه طبیعت را دنبال کنند. از طرف دیگر، بیکنشی به تضمین حفظ مسیر طبیعت اشاره دارد. لائوزه بر آن بود که تمامی اقدامات بشر باید بر مبنای طبیعتگرایی انجام شود، و انسان نباید در قطع آهنگ طبیعت هیچگونه عملی مرتکب شود. لائوزه تأکید دارد که خلاقیّت بشری باید هماهنگ با راههای طبیعت باشد و تا این هماهنگی با طبیعت تحقق نیابد، باید انتظار بیماریهایی نظیر کووید ۱۹ را داشته باشیم. تمرکز دائویسم بر انسان در طبیعت و نه انسان در جامعه است. انسان در جامعه با دخل و تصرف سودانگارانه بر طبیعت استیلا مییابد اما انسان در طبیعت با آهنگ حیات کیهانی هماهنگ است. فهم طبیعت بهمثابۀ طبیعت، و شناخت انسان بهعنوان جی ژن (zhi ren)، موحودی که خود را با فراشدِ تغییر و در خودانگیختگیِ تغییر، یکپارچه کرده است، در دنیای پساکرونا ضروری است.
۱ . tao de jing : 29
۲٫ David Quammen
۳٫ Thomas Gillespi
ممنون .