معرفی رئیس انجمن بین‌المللی فلسفۀ میان‌فرهنگی «پروفسور گئورگ اشتنگر»

معرفی رئیس انجمن بین‌المللی فلسفۀ میان‌فرهنگی «پروفسور گئورگ اشتنگر»

رضا دهقانی و ویدا محمدی

گئورگ اشتنگر در سال ۱۹۵۷ در آشافنبورگ در ایالت بایرن آلمان متولد شد. وی از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۷ در دانشگاه وورتسبورگ در رشته­‌های زبان و ادبیات آلمانی، زبان­شناسی، تاریخ هنر و مدیریت بازرگانی تحصیل کرد و در سال ۱۹۸۸ در رشته‌های فلسفه، زبان­شناسی، تاریخ ادبیات جدید آلمانی به درجه دکتری نائل شد. پس از آن در دانشگاه‏‌های (وورتسبورگ، مونیخ، توبینگن) به تدریس و تحقیق در زمینه‏‌ی فلسفه میان‏‌فرهنگی پرداخت. در طی این سال‌ها گرایش اصلی پژوهش‌های علمی- فلسفی ایشان به گفتگو و مفاهمۀ میان‌فرهنگی، به‌ویژه با فیلسوفان و اندیشمندان کشورهای آسیای شرقی (ژاپن، چین وکره)، معطوف بود و به همین دلیل، یکی از بنیان‌گذاران انجمن بین‌المللی فلسفۀ میان‌فرهنگی به شمار می‌رود. اشتنگر از سال ۱۹۹۲ همکاری رسمی خود را با دانشگاه­‌ها و متفکران ژاپنی آغاز کرد؛ از سال ۲۰۰۰ تا کنون، از ویراستاران مجموعه آثار هایدگر به زبان ژاپنی و از سال ۲۰۰۳ مسئول اصلی بخش آلمانی این مجموعه است. اساساً توجه وی به سنت فلسفه ژاپنی و رابطه نزدیک با متفکرانی نظیر ریوزوکه‌اُهاشی (Ryōsuke Ōhashi) در همین رابطه شکل گرفته است. او عضو هیئت تحریریۀ چندین مجموعۀ پژوهشی مانند «مطالعات در باب فلسفۀ میان‌فرهنگی»، «مبانی فلسفۀ میان‌فرهنگی‌بودن»، «هم‌اندیشی فلسفی در عرصۀ جهانی»، «کتابخانۀ میان‌فرهنگی» و «مجلۀ پلی‌لُوگ (Polylog)» است.

اشتنگر در سال ۲۰۰۳ با تألیف رساله «فلسفه میان‌­فرهنگی­‌بودن- تجربه و جهان­‌ها. مطالعه­‌ای پدیدارشناختی»[۱] به درجه استادی رسید؛ از سال ۲۰۰۶ عضو هیئت مدیره «انجمن بین‌المللی فلسفه میان­‌فرهنگی» است و از سال ۲۰۰۹ ریاست این انجمن را به عهده دارد همچنین از سال ۲۰۱۱ استاد رسمی دانشگاه وین و صاحب کرسی فلسفه در جهانی گلوبال؛ فلسفه میان­‌فرهنگی[۲]و همچنین رئیس انستیتو فلسفه دانشگاه وین است. یکی از اهداف تشکیل این کرسی چگونگی مفاهمۀ فلسفی در عرصۀ جهانی به اقتضای ضروریات جهانِ میان‌فرهنگیِ امروز است. در این پژوهش‌ها، سنّت‌های فلسفیِ غیر اروپایی (کشورهای اسلامی-عربی، آسیای شرقی، آمریکای لاتین و آفریقا) در زمینه‌های پژوهشی، فلسفۀ فرهنگ و نظریۀ فرهنگ، زیبایی‌شناسی، فلسفۀ اجتماعی، سیاسی، فلسفۀ زبان، فلسفۀ انسان‌شناسی، متافیزیک و اخلاق مطالعه و بررسی می‏شود.

حوزه­‌های تخصصی فعالیت اشتنگر عبارت است از فلسفه نظری و عملی معاصر شامل هرمنوتیک، فلسفه میان­‌فرهنگی، پساساختارگرایی، فلسفه زبان، فلسفه اجتماعی، انسان­‌شناسی فرهنگی و علوم فرهنگی. ایشان، عموماً، به واسطه پدیدارشناسی و فلسفه میان­‌فرهنگی با گرایش پدیدارشناختی- هرمتیکی؛ به ویژه به کاربردن تحلیل­‌های پدیدارشناختی، متأثر از هاینریش رومباخ، در فلسفه میان­‌فرهنگی شهرت دارد. به عبارت دیگر، وی اندیشه رومباخ را در دایره مباحث خاص فلسفه میان­‌فرهنگی تفصیل می‏دهد. اگر ادعای اصلی فلسفه میان­‌فرهنگی را قول به وجود فلسفه­‌های غیراروپایی و گذر از مرکزیت­‌گرایی به خصوص اروپامحوری بدانیم، رومباخ از پیش­گامان چنین اندیشه‌‏ای است، هر چند در نسبت با دیگر فیلسوفان میان­‌فرهنگی مباحث خود را در این باب، شرح و بسط نداده است. رومباخ که بیش از هر متفکری از هوسرل و هایدگر متأثر بوده، بر خلاف هایدگر که فلسفه را به خاستگاه یونانی آن باز می‌­گرداند و فلسفه را اروپایی- یونانی می­‌داند، تاریخ بنیادینی را به عنوان تاریخ هستی با گستره‏‌ی جامع ترسیم می‏کند که نه تنها اندیشه غربی که اندیشه شرقی را نیز در بر می‌­گیرد.

اما مهم­ترین نکته در پرداختن به اشتنگر این است که علی‏رغم تأثیرپذیری از اندیشه هوسرل و هایدگر در سنت پدیدارشناسی، مهم­ترین شاگرد هاینریش رومباخ، دانش‌آموخته‌ی شاخص هایدگر محسوب می­شود. وی علاوه بر شاگردی رومباخ و تأثیر شدید از اندیشه وی، از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۸ دستیار خصوصی رومباخ در دانشگاه وورتسبورگ بوده است. رومباخ در میان شاگردان هایدگر، بیش از همه در نسبت و تعامل اندیشه غرب، به خصوص هایدگر، با غیر اروپائیان، به نحو خاص، اندیشمندان ژاپنی کوشید. بی­‌شک هاینریش رومباخ، در باب پدیدارشناسی و سنت غیراروپایی، مطرح‌­ترین چهره است. در همین راستا، اشتنگر نیز از سال ۱۹۹۲ در جهت تعامل و مراوده با شرق آسیا به ویژه، ژاپن و کره قرار گرفته است. سطح این همکاری تا بدان‏جاست که می­توان ادعا کرد ژاپن و کره امروز، اندیشه پدیدارشناسی را تنها در نسبت با رومباخ و اشتنگر یعنی از مجرای فلسفه در دانشگاه وورتسبورگ می­شناسد.

نمونه‌ای از فعالیت‌های پژوهشی پروفسور اشتنگر به شرح ذیل است:

  • همکاری و مشارکت در هیئت تحریریۀ سالنامۀ هایدگر: “هایدگر و تفکر فلسفی در کشورهای آسیای شرقی”
  • همکاری و مشارکت در گردآوری و چاپ مجموعه آثار هایدگر به زبان ژاپنی
  • همکاری و مشارکت در گردآوری و چاپ مجلدهای “کتابخانۀ (کتاب‌نامۀ) میان‌فرهنگی”

مباحث اصلی درسمینارهای دانشکده فلسفۀ وین (۲۰۱۲-۲۰۱۵)

  • چیستیِ فلسفۀ میان‌فرهنگی-رویکردها و روش‌های بنیادی: ” پرداختنِ فلسفه به سنّت‌های فرهنگیِ مختلف کفایت نمی‌کند،فلسفهخود باید میان‌فرهنگی شود.”
  • حکمت اشراقی (کشف‌وشُهود) در فلسفۀ هایدگر و فلسفۀ آسیای شرقی
  • هرمنوتیکِ فلسفی-هرمنوتیکِ میان‌فرهنگی
  • پیوند و تمایز بین “تن” و “جان”از دیدگاه فلسفۀ میان‌فرهنگی، اهمیتِ زبان و سازوکار”تَن” در مقابل “جان”

برخی از مقالات به چاپ رسیدۀ وی عبارتند از:

  • تأثیر متقابل اندیشۀ هایدگر و فیلسوفان آسیای شرقی در درک فلسفی از مفهوم مبنایی “خود” (۲۰۱۳).
  • پدیده‌ی “تجربه” از دیدگاه هایدگر و فیلسوف ژاپنی، نیشیدا (۲۰۰۸).
  • “ارج‌شناسی”- درآمدی میان‌فرهنگی-پدیدارشناختی بر اخلاق (۲۰۱۳).
  • سنّت‌های ناظر به ارزشو کارزار‌های معطوف به ارزش. اخلاق در عصر جهانی‌شدن (۲۰۱۳).
  • “پدیدارشناسی” به مثابه تکلیفی میان‌فرهنگی. تفکّر اروپایی و تفکّرآسیای شرقی در “گفت‌وشنود” (۲۰۱۲).
  • پدیدارشناسی- روش‌ها و راه‌هایی به سوی فلسفۀ میان‌فرهنگی؟ (۲۰۱۳).
  • روش پدیدارشناختی و فلسفۀ میان‌فرهنگی. مجموعه مطالعاتِ فلسفۀ میان‌فرهنگی (۱۹۹۸).
  • هرمنوتیکِ جهانهرمتیک جهان‌ها (به زبان‌های آلمانی و کره‌ای) (۱۹۷۷).
  • چگونگیِ مداقه در مقولۀ “دین”. درهم‌پیچیدگی و تضاد میان تَعَقُل و تَدیُن (۲۰۰۸).

[۱]Philosophieder Interkulturalität. Welten und Erfahrung. Eine Phänomenologische Studie

[۲]Philosophie in einer globalen Welt/ Interkulturelle Philosophie

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.