درآمدی بر نظریۀ فرهنگی

نظریه فرهنگی

درحالی که به هزاره نو قدم میگذاریم، ظاهراً «فرهنگ» از موضوعاتی است که همگان، چه در محیطهای دانشگاهی و چه غیردانشگاهی از آن حرف میزنند.نظریه فرهنگی بسیاری بر این عقیدهاند که ما در جهانی زندگی میکنیم که در آن، نشانهها، نهادها، و رسانه ها موقعیتی مرکزی در عرصه اقتصاد به دست می آورند، جهانی که در آن، ساختار هویتهای ما بیش از پیش بر اساس تصویر، شکل میگیرد، و نابرابری و مشارکت مدنی به وسیله گفتمانهای شمول و عدم شمول تعریف میشوند.(ص۱) اگر در زندگی روزمره خود تأمل کنیم، درخواهیم یافت که در این جا نیز مثل جاهای دیگر فرهنگ حضور دارد. فرهنگ است که تصمیمگیریهای ما را به هنگام خرید در بازارچه و فروشگاههای بزرگ، در انتخاب برنامههای تلویزیونی ( و چگونگی تماشای آنها ) و پاسخ های ما به وقایع جهانی، تعاملات رودروی ما با سایرین، و حتی معنایی را که از بودن مد نظر داریم، شکل میدهد. (ص ۸ ) در چنین زمینهای توانایی ما برای درک فرهنگ به یکی از مولفههای اصلی شهروندی فعال و شایسته تبدیل میشود. نظریه فرهنگی، یکی از منابع مهم این وظیفه را برایمان فراهم میکند. نظریه فرهنگی، سرمشقها (پارادایمها) الگوها و مفاهیمی به ما عرضه می کند که می توانند در جنبههای متنوع شخصی، عمومی ، و فکری زندگی به کار گرفته شوند. نظریه فرهنگی، صرفاً بخشی از ادبیات اسرار آمیز دانشگاهی نیست، بلکه منبعی است که از طریق آن میتوانیم آگاهانه به جهان اطراف خود واکنش نشان دهیم، و شاید گزینههای صحیح را انتخاب کنیم و به سطح متعالیتری از اشراف و تسلط دست یابیم. کتاب حاضر، در آمد موجزی بر این عرصه است. (ص ۸ ) کتاب حاضر، کتاب متفاوتی است. آنچه امیدوارم این کتاب در اختیار خواننده بگذارد، درآمدی متعادل و گسترده و مروری کلی بر نظریه فرهنگی معاصر است. کتاب، در برگیرنده موضوعاتی است که در درجه اول مورد توجه جامعه شناسان قرار میگیرد و در عین حال دانشجویان و پژوهندگانی که با مردمشناسی و مطالعات فرهنگی سروکار دارند، نیز فواید بسیار دارد. هم چنین شامل مطالبی درباره جغرافیای فرهنگی، مطالعات شهری و شهرنشینی و تاریخ است. خلاصه هرکس که رابط یا علاقه ای به تحقیق و پژوهش نظری درباره فرهنگ و جامعه داشته باشد کتاب حاضر را منبعی باارزش خواهد یافت. (ص ۹ ) ویژگیهای کتاب، به شرح زیر عنوان میشود: ۰اولویت با معرفی متفکران، نظرگاهها، و مفاهیم عمده است. ۰مطالب کتاب بر طبق سنت های نظری (تئوریک) و نه موضوعات تجربی سازماندهی شدهاند. به این ترتیب، پیوندهای مفهومی و اثرگذار نظریهپردازان مختلف بر یکدیگر مشخص میشود. ۰فصول کتاب، استقلال محتوایی دارند و هر فصل، یک چشم انداز یا عرصه نظری را مورد بحث قرار میدهد. ۰تا حد ممکن، تأکید بر نظریهها یا نظریهپردازانی بوده است که امروزه نقشی موثر در بحثها و پژوهشهای جاری دارند.