Interkulturelle Philosophie (فلسفۀ میان‌فرهنگی)

پرفسور کیمرله (متولد ۱۹۳۰) استاد دانشگاه اراسموس روتردام آثار تاریخی متعددی درباره شلایرماخر، هگل، مارکی، بلوخ، و دریدا؛ آثاری در باره ی روشهای فکری هرمنوتیک، دیالکتیک، فلسفه دین و فلسفه میان فرهنگی نوشته است. علاوه براین وی متخصص در فلسفه آفریقایی است. وی در کتاب «درآمدی بر فلسفه میان فرهنگی» را در شش فصل تنظیم نموده است: ۱- درآمد. در این فصل به بررسی زمینه های پیدایش این بینش، ساحت میان فرهنگیت و نسبت آن با هنر میان فرهنگی پرداخته است. ۲- جهانی شدن و منطقه ای شدن. در این فصل به بررسی وضع اقتصاد و سیاست، اقتصاد و تکنولوژی و نسبت آنها با یکدیگر، سپس به دین و در نهایت به نسبت هنر و فلسفه پرداخته است. ۳- نقد اروپا محوری فلسفه غربی از عصر روشنگری به بعد. در این فصل این مباحث مطرح شده است: مفهوم جدید فرهنگ، فلسفه خاص تاریخ اروپا نیست، چگونه، کی و کجا فلسفه در مناطق دیگر جهان پدید آمد؟ گام نخست به سوی فلسفه میان فرهنگی، باز بودگی و بسته بودن در مقابل دیگر فرهنگها در فلسفه غربی پس از هگل. ۴- موضوع بندی اندیشه در دیگر فرهنگها در قوم شناسی و فلسفه تطبیقی. عناوین جزیی این فضل عبارتند از : تفکر در فرهنگهای دیگر در گفتمان انسان شناسی فرهنگی – قوم شناسی ، فلسفه تطبیقی با مرزهای منطقهای و روشی آن. ۵- اصولی برای میان فرهنگیت در فلسفه . عناوین این فصل : روشها یا طرق گفتگوهای میان فرهنگی، گفتگو با فلسفه شرق (هند ، چین و ژاپن) گفتگو با فلسفه اسلامی، گفتگو با فلسفه آمریکای لاتین ، گفتگو با فلسفه آفریقایی و دیگر فلسفه های سنتی شفاهی ابتدایی. ۶- فصل ششم به عنوان خاتمه به جمع بندی و توصیف مجددی بر مبنای بینش میان فرهنگی از مفهوم و تاریخ فلسفه اختصاص دارد.