دیگردوستی و دیگرستیزی از منظر اخلاقی و دیدگاه سیاسی اسپینوزا

دیگر دوستی و دیگرستیزی از منظر اخلاقی و دیدگاه سیاسی اسپینوزا

گزارش سخنرانی دکتر شهین اعوانی در سلسله سخنرانی‌های نوبت پاییز « دیگری و دیگرهراسی»

اسپینوزا در بعضی از آثار خود، و به خصوص در رساله الهیات سیاسی، دیگری را دولت معرفی می‌کند و معتقد است ۱- دولت بسامان، دولتی است که آزادیِ گفتن، آزادی اندیشیدن و آزادی آموختن را برای همگان تضمین کند و ۲-خشن‌ترین و نابسامان‌ترین دولت، دولتی است که «آزادی گفتن و آموختن» چیزهایی را که مردم می‌اندیشند، از آن‌ها سلب کند. عدالت در جامعه، منوط به حکم قدرت حاکم است و کسی که تابع حکم قدرت حاکم نباشد، عادل نیست. «خلاف پارسایی است که کسی خلاف حکم قدرت حاکمی که رعیّت اوست،‌عمل کند» زیرا اگر چنین اجازه‌ای به همگان داده شود، به ضرورت، نابودی دولت را در پی دارد.

۳- منظور از «پست‌ترین وحشیان» (ultimi barbaroum) چه کسانی است.او این اصطلاح را در اشاره و اعتراض به قتل برادران دِ ویت به کار برده است.

۴- در عین حال اسپیوزا یک فیلسوف دین و اخلاق است. در دین او معتقد است همه مؤمنان را باید در داوری‌های خود آزاد گذاشت تا بتوانند مبانی ایمان (fundamentafedei) را مطابق طبیعت خود تفسیر کنند.به عبارت دیگر «فرد به اختیار خود تصمیم می‌گیرد، اما برابر فرمان قدرت حاکم عمل می‌کند». قدرت ضابطه ایمان هر کسی را فقط اعمال او تشکیل می‌دهد و هر کسی تنها با خلوص نیَت و آزادانه به اطاعت خداوند گردن می‌نهد و فقط در ارتباط با چنین اطاعتی است که فلاح شخص و نیکی به دیگران (sola justitia et charititas) معنا می‌یابد.۵- او ازهر دو منظر، یعنی هم دین و هم اخلاق، هیچ رذیلتی را بالاتر از ریا و چاپلوسی نمی‌داند. زیرا از سالوسی و دورویی چیزی جز دغلبازی و تباهی متولد نمی‌شود. درستکاری به عنوان یک فضیلت و ریا به عنوان یک رذیلت پیوسته در قبال «دیگری» است. ۶- این «دیگری» دربرگیرنده خدا و عیسی مسیح که انسان‌ها را به پارسایی دعوت می‌کند، و نیز همه انسان‌ها را اعم از درستکاران و کسانی که پای‌بند خرافه و تعصبات‌اند و نیز جنایتکاران، که اصلاً تقید دینی و اخلاقی‌هم ندارند،شامل می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.