برخورد درون تمدن‌ها؛ دیتر زنگهاس

کتاب برخورد درون تمدن‌ها، با عنوان فرعی «کنار آمدن با تضاد و کشمکش های فرهنگی»، نوشته دیتر زنگهاس، نظریه‌پرداز مشهور آلمانی است. زنگهاس، اکنون در مؤسسه مطالعات بین فرهنگی و بین الملل دانشگاه برمن در بخش صلح، منازعه و توسعه فعالیت می کند.
این کتاب  در سه «پاره» به طبع رسیده است که شامل یازده فصل و جمع‌بندی پایان کتاب می‌شود. آنچه این کتاب را برای خواننده فارسی‌زبان خواندنی‌تر می‌کند، اشاره مؤلف در پیشگفتار آن بر ترجمه فارسی است که به خواننده این نوید را می‌دهد تا در پایان کتاب بخشی جداگانه را مطالعه کند که در ترجمه‌های دیگر (انگلیسی، چینی، ژاپنی و کره‌ای) وحتی متن زبان اصلی آن به چاپ نرسیده و مخصوص خواننده فارسی‌زبان به نگارش درآمده است.
اما «پاره‌ها»ی این کتاب از بدین‌ترتیب صورت‌بندی شده‌اند که در پاره نخست، ذیل عنوان «متکثر و سیاسی شدن ـ چالش و فرهنگ» شش فصل با زیرعنوان های متنوع وجود دارد که زوایای مختلف امکان تعامل فرهنگی را بر اساس ادیان اصلی جهان بررسی می‌کند. فصل نخست به توضیح رویکرد مؤلف اختصاص دارد و در فصول دوم تا پنجم امکانات و دشواری‌های ادیان مختلف در ارتباط فرهنگی تبیین شده است. در فصل دوم، ذیل عنوان «آیا نگاه به گذشته حاصلی دارد؟» ارتباط فلسفه کهن چین با چین مدرن بررسی شده است. فصل سوم با عنوان «تقاضا برای نوآوری» به موضوع اسلام و چالش‌های تکثرگرائی نظر افکنده و به نقد ارتباط اسلام با غرب پرداخته است. فصل چهارم، یعنی «بی‌خانمانی در برابر نظم عمومی» بر کنکاش‌هایی در باب آیین بودا تمرکز دارد و با ذکر مقدماتی چگونگی واکنش آیین بودا به مدرنیته را بررسی می‌کند. در فصل پنجم که «از تکثر معنوی تا تکثر مدرن؟»  نام گرفته، دوراهی سرنوشت‌ساز آیین بودا مورد بحث قرار گرفته است. با این توضیحات، فصل ششم درصفحاتی کوتاه، نقش پل را میان دو پاره نخست کتاب که در متن اصلی و دیگر ترجمه‌ها کل کتاب را تشکیل می¬دهند، بر عهده دارد. این فصل به این پرسش منتهی می‌شود که چگونه می‌توان منازعه فرهنگ‌ها و برخوردهای فرهنگی را در هرجا که احتمال وجود آن می‌رود یا واقعاً وجود دارد، فهمید.
پاره دوم کتاب به موضوع «برخورد تمدن‌ها» اختصاص دارد. این پاره که مشتمل بر چهار فصل است، موضوع برخورد تمدن‌ها و منازعات فرهنگی را وجهه نظر خود قرار داده است. فصل هفتم به طور اختصاصی برخورد تمدن‌ها را مورد بررسی قرار می دهد و نهایتاً به پیشنهاد «همزیستی فرهنگی» می رسد. این فصل نظریه هانتینگتون را در مرکز توجه خود قرار می‌دهد و در پایان فصل پایان‌بندی «عجیب» هانتینگتون را متذکر می شود که: «خواستار  صراحت، یادگیری جمعی و حتی نوآوری فرهنگی می‌شود ـ نوعی جهت‌گیری ارزشی که با ارزیابی فرهگ‌مدار او از روند اصلی توسعه جهان، یعنی برخورد تمدن‌ها، منافات دارد.» (ص۱۳۸)
در فصل هشتم با پرداختن به واقعیت منازعه‌های فرهنگی، بستریابی منازعات فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است و مؤلف با این توضیح که نباید نتیجه‌گیری تاریخی از مدرنیسم از منظر مبارزات فرهنگی را به یک دوره تاریخی معین (۱۹۸۹-۱۹۱۷ دوره انقلاب فرانسه) و منازعه جهانی میان لیبرالیسم و کمونیسم محدود ساخت، می‌کوشد روشن سازد که واقعیت مبارزه فرهنگی بسیار متنوع و چندسیمایی بوده و هست.(ص۱۶۰)
در فصل نهم با عنوان «ارزش¬های آسیایی و سایر ارزش‌ها» به تفاوت‌های فرهنگ آسیایی با فرهنگ غربی اشاره شده و نقاط مثبت و منفی آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. مؤلف در این فصل تأکید می‌کند «ارزش‌های آسیایی»، چیزی جز ارزش‌های موجود در جامعه‌های سنتی نیستند که بسته به شرایط، رنگ محیط را به خود گرفته‌اند. خانواده و اجتماعات به عنوان گروه مرجع، پدرسالاری، مفهوم روشنی از تکلیف و انجام وظیفه، پایداری اقتدار و سخت‌کوشی، از جمله این ارزش‌ها به شمار می¬روند. (صص ۱۷۵-۱۷۴)
فصل پایانی پاره دوم کتاب، یعنی فصل دهم، به مرور آنچه در دو پاره پیشین آمده بود، اختصاص دارد و به طور خلاصه به جمع‌بندی دیدگاه‌ها می‌پردازد. البته از آنجا که این فصل، بخش پایانی اثر اصلی است، به نوعی نتیجه‌گیری کل مباحث را نیز در بر می‌گیرد. اما چنانچه اشاره شد، پاره سوم کتاب که اختصاصاً برای چاپ فارسی به آن افزوده شده پس از این فصل آمده و نهایتاً جمع‌بندی پایانی نیز بدان اضافه شده است.
پاره سوم کتاب که عنوان «ارتباط فرهنگ‌ها» را بر خود دارد، در یازدهمین فصل از کتاب، ضمن نقد شیوه کنونی برقراری ارتباط میان فرهنگ¬ها به‌ویژه فرهنگ غربی با شرق و بالاخص با اسلام، با پیشنهاد جهت‌دهی مجدد به گفتگوی فرهنگی در همین راستا خواهان بازسازی واقع‌گرایانه غربیان از توسعه تاریخ غربی می‌شود. در این فصل به این نکته ظریف اشاره می‌شود که «توسعه اروپا»، مدرنیسم یا خود «غرب» را باید در متن تاریخ واقعی مورد بررسی قرار داد. به بیان دیگر، «. . . این درحالی است که گفت‌وگوی فرهنگی امروز، موکداً همراه یک «ذات‌باوری» است که در آن چنین فرض می‌شود که غرب از خصوصیات متمایز ماهوی یا «ابدی» برخوردار است. کشف دوباره تاریخ واقعی مدرنیسم در تصحیح و تعدیل تصور خود غربی‌ها از غرب می‌تواند یاری‌بخش باشد. این امر در عین حال می‌تواند به شرکت‌کنندگان غربی در گفت‌وگو کمک کند تا در مباحثات فکری با سایر فرهنگ‌ها از افتادن در دام مشابهی از مقوله ذات‌باوری، اجتناب ورزند.» (صص ۱۹۰-۱۸۹) در ادامه فصل با بیان ضرورت نگاه واقع‌بینانه به افرادی که در جامعه‌های اسلامی به سر می‌برند، ضمن انتقاد از تأکید بی‌مورد بر بینادگرایی اسلامی و عمومی شدن «نظریه اهریمن‌سازی از اسلام»، جایگزینی اسلام به عنوان دشمن، پس ازفروپاشی کمونیسم را امر تصوری و خیالی می‌داند که هیچ جایگاه «واقعی» در میان مردمان غربی ندارد و امری یکسره وهمی است که تنها باعث می‌شود واقعیت‌های اسلام به معنای دقیق‌تر آن درک نشود. در ادامه و ذیل عنوان «فراتر از گفت‌وگوی مسلمان ـ مسیحی» توصیه‌ای که مؤلف پیش از این برای ارتباط غربیان با مسلمانان مطرح کرده بود را این‌بار،  با صورتی دیگر برای مسلمانان عرضه می‌کند. از نظر نگارنده، جامعه مسلمانان درون قلمرو مسیحی ـ اسلامی نیست که مورد تهدید واقعی قرار می‌گیرد، بلکه در جامعه‌ هندی که اکثریت آن را هندوها تشکیل می‌دهند و مسلمانان با ۱۲۰ میلیون جمعیت، اقلیت به شمار می‌روند، منازعه‌های گوناگونی رخ می‌دهد که در مناطق اسلامی ـ مسیحی، حتی به ندرت به ذهن خطور می‌کند و تهدید واقعی برای مسلمانان را باید در چنین جامعه‌ای جستجو کرد. (ص ۱۹۵) پایان این بخش، به مرور وضعیت شرق آسیا و درس‌های مثبت و منفی که می‌توان از مدرنیسم گرفت اختصاص دارد و توصیه آن گوش فرادادن به پیام نوسازی یا مدرنیسم برای توسعه همه‌جانبه است.
جمع‌بندی پایانی کتاب با عنوان «معارضه یا لیبرالیسم: آیا جهان درگیر منازعات فرهنگی می‌شود؟» آغاز می‌شود. چنانچه از عنوان این بخش پیداست، ضمن توضیح روند اجتناب‌ناپذیر نوسازی، این پرسش مقدر مطرح می‌شود که آیا با درس گرفتن از تاریخ اروپا می‌توان از منازعات فرهنگی ناشی از نوسازی حذر کرد یا منازعات منتج از فرایند نوسازی که ناگزیز در جامعه‌های غربی در دهه‌های پیش رو رخ خواهند داد، ضرورتی گریزناپذیرند؟ از نظر مؤلف: «برای این‌گونه روندهای یادگیری جمعی، که مشخصه آن فراز و نشیب‌های فراوان است، هیچ‌گونه پایان‌بندی از پیش تعیین شده‌ای وجود ندارد.» (ص۲۲۳)

زنگهاس، دیتر .(۱۳۸۸). برخورد درون تمدن‌ها: کنار آمدن با تضاد و کشمکش‌های فرهنگی. ترجمه پرویز علوی. تهران: اختران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.